این واقعیت غیرقابل انکار است که در آفرینش هر چیز جدیدی که قبلا وجود نداشته، زیبایی‌های بسیاری نهفته است. در تمام مشاغل و کارها هم به‌طور حتم خلاقیت وجود دارد و هم هر کسی که بتواند راهی برای خلاق بودن پیدا کند، به بهترین نتایج و عملکردها دست خواهد یافت.

موفقیت و پیروزی انسان‌ها بیش از میزان هوش آن‌ها بسته به نوع تفکر آن ها است. مهارت تفکر خلاق، یکی از مهارت‌های لازم امروز بشر است و این تفکر تنها به افرادی خاص مربوط نمی‌شود، بلکه وجود عواملی در بروز آن تأثیرگذار است؛ عواملی نظیر:

برای اینکه بتوانیم مهارت تفکر خلاق را در خود و دیگران پرورش دهیم، راهکارهایی وجود دارندکه می توان به آن ها اشاره کرد...

 بررسی ها  نشان  می  دهد  که هر  چند افراد  خلاق  از  هوش  بالاتر  از  متوسط  برخوردار  هستند، اما  برای  اینکه فرد  بسیار خلاق  باشد ضرورتا  نباید نابغه  باشد. افراد خلاق  تازگی و  بدیع  بودن را  ترجیع  می  دهند؛ پیچیدگی  مسائل  توجه  آنان  را  جلب  می  کند و  به  قضاوت های  مستقل  می  پردازند. علاوه  بر  توانایی  تمام  کردن، کامل  کردن   و  یکی  کردن افکار  گوناگون  در این افراد بیش از دیگران  است. در ادامه به ویژگی این دسته از افراد پرداخته می شود:

تفکر خلاق می تواند بهترین وسیله و سلاح برای مبارزه با مشکلات روزمره ما باشد؛ اگر انسان تفکر خلاق در وجود او شکوفا نشده باشد به محض بر خورد با مشکل نا امید می شوند واحساس می کنند که به انتهای خط رسیده اند. تفکر خلاق به ما می آموزد وقتی با حادثه ای برخورد کردیم چگونه احساس منفی خود را به احساس مثبت تبدیل نمائیم.

برای جبران نقطه ضعف ها و نقائص آموزشی لازم است از مهارت های خلاقانه حل مسأله بهره جست. سیستم های مدارس ما، از کلاس اول تا دانشگاه، همگی بر این نکته تأکید دارند که به جای استفاده از قدرت شگفت انگیز مغز برای ایجاد افکار جدید و تبدیل آن ها به واقعیت، به ذخیره اطلاعات بپردازیم. 

از امیرمؤمنان علی(ع) نقل است که فرمود: «الحلم تمام العقل». تمامیت خردورزی در بردباری است. در این کلام موجز چنانچه خرد را نماد «هوش» و فرهیختگی و بردباری را نشانه ای از اخلاق و فرزانگی در نظر بگیریم مفهوم «هوش اخلاقی» در وسیع ترین و عمیق ترین مفهوم خود نمایان می‌گردد.

مطالعات نشان می دهند، این امکان که افراد بتوانند هوش اخلاقی خود را افزایش دهند و مهارت های اخلاقی شان را تقویت کنند، وجود دارد. بوربا این ده مرحله را برای پرورش هوش اخلاقی یا تربیت کارکنان اخلاقی به مدیران، پیشنهاد می دهد:

امروزه،سازمان ها به صورت فزاینده ای خود را درگیر مسئله ای می بینند که آن را معمای اخلاقی می نامند، یعنی اوضاع وشرایطی که باید یک بار دیگر کارهای خلاف و کارهای درست را تعریف کرد، زیرا مرز بین کارهای درست و خلاف بیش از پیش از بین رفته است.

لائوتسه می‌گوید: «اگر می‌خواهید دنیا را بیدار کنید، خودتان را بیدار شوید». آری خفته، خفته را کی کند بیدار؟ جاهل، جاهل را کی کند دانا؟

تا به حال شده از خواندن کتاب های روانشناسی و تکرار عبارات تاکیدی خسته و دلزده شوی و با غرولند به خودت بگویی "جواب نمیدهد".

طوفان مغزی (بارش افکار) یک فرایند تولید نظرات جدید در شرایط آزاد است. طوفان مغزی یک تکنیک در کنفرانس و جلسه است که افراد فرصت پیدا می‏کنند ایده‏ ها و نظرات خودشان را به راحتی مطرح نمایند.

خلاقیت نوعی توانایی در تولید ایده‌های نو از طریق ترکیب، تغییر و دوباره به‌کارگیری آن ها در یک ترکیب و طرح جدید است. گاهی ممکن است در اثر این ترکیب و تغییر، ایده‌ای بسیار خلاقانه، برجسته و عالی ظهور کند و گاهی هم یک ایده ساده، خوب و عملی. در هر حال هر دو توانسته‌اند تأثیر شگفت‌انگیزی از خود برجای بگذارند. مطمئناً شما هم آرزو کرده‌اید که جزو آدم‌های خلاق باشید، نه؟

افرادی که در زندگی دنبال کارهای زودبازده و میان بر برای رسیدن به موفقیت هستند. مثل فردی می مانند که دانه ای در زمین می‌کارد و فردا برمی‌گردد و انتظار محصول  را دارد. آیا همچین تفکری در دیدگاه شما منطقی است؟

تفکر خلاق می‌تواند بهترین سلاح مبارزه با مشکل نیز قلمداد شود. افرادی که تفکر خلاق را در خودرا شکوفا نکرده‌اند تا به کوچک‌ترین مشکلی می‌رسند، می‌گویند «آه باز یک مشکل!»

هرگاه قدرت تصمیم‌گیری و مهارت حل مسئله را تلفیق کنیم، به ویژگی "تفکر خلاق" دست می‌یابیم. قدرت تفکر آفریننده و خلاق، انسان را قادر می‌سازد تا «انتخاب‌های گوناگون را خود کشف کند»

برخی روان شناسان (ازجمله گیلفورد)، در مورد افراد هوشمند مطالعه کرده و به این نتیجه رسیده‌اند که برخی انسان‌ها که هوش بیشتری دارند، دارای تفکر واگرا هستند.