تبلیغ شماره 1
بازگشت به پورتال مرکزی

حکیم حاج ملاهادی سبزواری، متخلص به “اسرار”، معروف به “حکیم سبزواری”، بعد از ملاصدرا، بزرگترین و مشهورترین حکیم الهی و فیلسوف در سه چهار قرن اخیر و پرآوازه­ ترین دانشمند سبزواری در تاریخ سبزوار است. حاج ملاهادی سبزواری به سال 1212 قمری در سبزوار، به دنیا آمد.

 

در سن هشت ­ سالگی شروع به آموختن صرف و نحو و علوم مقدماتی کرد. حاج ملاهادی سبزواری به مشهد رفت و به تحصیل ادبیات عرب و فقه و اصول روی آورد. سپس آنجا را به قصد اصفهان ترک نمود و مدت هشت سال به تحصیل علوم اسلامی پرداخت. دوباره به مشهد بازگشت و در آن شهر به تدریس پرداخت.

 

حاج ملاهادی سبزواری حدود سال­های 1247 قمری، به سبزوار آمد و در سفری از آنجا به حج رفت که این سفر حدود دو سال طول کشید. حاج ملا هادی سبزواری در بازگشت در کرمان ماند و به سیر و سلوک روی آورد.

 

در آنجا با دختر خادم مدرسه ای ازدواج کرد و پس از آنکه شهرتش در شهر کرمان پیچید، به ­سبزوار بازگشت و به تدریس پرداخت. در سبزوار جلسه درس مشهوری داشت و به احیای مکتب فلسفی ملاصدرا پرداخت تا جایی که او بزرگترین شارح افکار و نظریات و تعلیمات مکتب فلسفی ملاصدرا شناخته شده است.

 

اصفهان، به داشتن حوزه هایی پرشکوه و پر رونق، تاریخی درخشان دارد. گوشه گوشه این شهر کهن با خاطرات بزرگان بسیار نقش بسته است. حضور حاج ملا هادی سبزواری در این شهر، از روزی آغاز شد که وی در راه سفر حج، از اصفهان گذر می کرد. در حوزه آن زمان اصفهان استادان و اندیشمندان بسیاری محفل درس و بحث علمی داشتند. حاج ملا هادی سبزواری که هنوز تا موسم حج فرصت داشت، لحظاتش را مغتنم شمرده و در درس بزرگان آن دیار شرکت نمود.

 

او چند وقتی به درس آیت اللّه کوشکی رفت و احساس کرد که این درس چون گمشده ای گران قیمت بوده که اکنون بدان دست یافته است. بیان شیوا و عمق آگاهی های استاد، وی را هر روز شیفته تر می کرد. از این روی، تصمیم گرفت سفر حج خود را به سفر در سلوک دانش و معارف تبدیل کند و در اصفهان ماندگار شود. حاج ملا هادی سبزواری در مدت اقامت در اصفهان، خود را به زیور دانش و معارف آراست و به برکت ابرار آن سامان، در علم و حکمت، افق های جدیدی فرا راهش گشوده شد.

 

حاج ملاهادی سبزواری پس از اقامتی طولانی در اصفهان، به سال 1224 ق، بار دیگر راهی مشهد مقدس شد و به کار تدریس طلاب علوم دینی پرداخت. حاج ملاهادی سبزواری در خاطرات خود از تحصیل در اصفهان و ترک آن دیار می گوید: “در بین راه وقتی به اصفهان رسیدم، مدتی اقامت نموده، روزی در جلسه درس مرحوم آخوند ملاّ اسماعیل حاضر شدم. جاذبه معنوی آن بزرگوار و رفتار عارفانه آن استاد با شاگردانش، چنان مرا مجذوب نمود که مؤونه سفر حج را به کتاب و دفتر و لوازم اقامت صرف کرده و قرار را بر حرکت ترجیح دادم و حدود ده سال از محضر آخوند، بهره های بی شمار بردم. در سال 1424 هجری که مرادم برحسب ضرورت، به تهران تشریف بردند، من هم به خراسان برگشتم و در مدرسه حاج حسن، مشغول مباحثه علوم نقلیه و علوم عقلیه شدم”.

 

دیدار با معشوق

حاج ملاهادی سبزواری در 28 ذی الحجه سال 1289 ق در سبزوار دنیا را وداع گفت. به گفته شاگرد دانشورش “میرزا اسماعیل” حکیم در آخرین روز حیاتش، در منزل خود، وقتی درس را تمام کرد گفت: “تجلّی، واحد، متجلِّی، متجلّی له، تا کی بگویم؟!… هر کس که آخرین کلمه اش لااله الا اللّه باشد، بهشت بر او واجب است”، و بلافاصله حالتی به او دست داد که شبیه به خواب بود و تمام اعضایش بی حس شد و همان جا نیز به ناگهان قالب تن را رها و جان به جان آفرین تسلیم کرد.

 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
Web Analytics