تبلیغ شماره 1
بازگشت به پورتال مرکزی

در ابتدا روش تحلیل محتوا تنها در تحلیل ویژگى هاى پیام به کار مى رفت. در این زمینه دو مسئله مطرح بود: یکى، دلالت؛ یعنى رابطه بین دلیل و مدلول که همان بررسى معنا و مفهوم و جنبه شناختى پیام مى باشد و دیگرى، بررسى سبک و ساخت پیام یا جنبه زیبا شناختى آن.

 


یکى از مسائلى که امروزه در مورد تحلیل محتوا مطرح مى باشد این است: آیا مى توان با تحلیل پیام، به جز ویژگى هاى خود پیام، اطلاعاتى را نیز درباره فرستنده، گیرنده، اثر و چرایى آن نیز به دست آورد؟ پاسخ این پرسش کم و بیش مثبت است.


به طور کلى مى توان گفت: تحلیل محتوا یکى از اهداف زیر را دنبال مى کند:
ـ تحلیل ویژگى هاى پیام به منظور توصیف آن و پاسخ به پرسش هاى «چه خبرى؟»، «به که؟» و «چگونه؟»؛
ـ تحلیل پیشینه اى پیام به منظور توصیف فرستنده و پاسخ به پرسش هاى «که؟» و «چرا؟»؛
ـ تحلیل پى آمدهاى پیام به منظور شناختن أثر آن روى مخاطب که پاسخ به پرسش"با چه اثرى?"

 


معروف ترین انواع پژوهش تحلیل محتوا عبارتند از:
1. تحلیل محتواى مقوله اىCatagorical) )؛
2. تحلیل محتواى ارزیابىEvaluative) )؛
3. تحلیل محتواى تفاهم یا همبستگىCorrelative) ).


نمودار 1 ـ انواع تحلیل محتوا
 

 

تحلیل محتواى مقوله اى
از میان سه نمونه مزبور تحلیل محتواى مقوله اى بیش از بقیه معروف است و در ایران در برخى از پژوهش ها تنها از آن استفاده شده است.
در این روش ابتدا متن مورد نظر (انواع پیام ها مثل فیلم، مجله و...) را به اجزایى تجزیه مى کنند. سپس اجزا را به طبقاتى تقسیم مى نمایند، و با شمارش فراوانى هر طبقه، درصد آن ها را مشخص و در پایان، آن درصدها را تحلیل مى کنند.

 

مثال هاى زیر، نمونه هایى از این روش مى باشند:
مثال اول: یک پژوهشگر مى خواهد بررسى کند که هر یک از موضوعات سیاسى، اقتصادى، مذهبى، اجتماعى، علمى، ورزشى وسایر موضوعات چند درصد از برنامه هاى تلویزیون را به خود اختصاص داده است تا از این طریق نقش این رسانه را در فرهنگ سازى در خوزه هاى مختلف بدست آورد. براى این کار، ابتدا اجزا را طبقه بندى مى کند و هر کدام را یک واحد قرار مى دهد. واحد مى تواند یک برنامه، یک سکانس، یا کدام پلان باشد. سپس طبقه هاى فوق را درصدبندى مى کند؛ مثلاً، برنامه سیاسى 20 درصد، اقتصادى 30 درصد، اجتماعى 15 درصد و سپس این درصدها را تحلیل مى کند.


مثال دوم: پژوهشگرى تصمیم گرفته است بررسى کند کتاب هاى درسى ابتدایى چه هنجارهاى جنسیتى را به طور مستقیم تلقین مى کنند و در آن ها چه فعالیت هایى براى زنان و مردان ترسیم شده است. به این منظور، تصاویر و مطالب مرتبط با این فعالیت ها را بر اساس نوع فعالیت زن ها و مردها طبقه بندى مى نماید سپس آنها را درصد بندى کرده و در نهایت، نتیجه مى گیرد. که مثلاً مشاغل پیچیده، سخت، علمى و مدیریتى به مردها نسبت داده شده است و مشاغل پایین تر و خانوادگى به خانم ها؛ یعنى به طور ضمنى این مطلب در ذهن دانش آموزان تلقین مى شود که کارهاى ساده مربوط به خانم هاست و کارهاى پیچیده و سخت مربوط به آقایان.


مثال سوم: تعدادى پژوهشگر مى خواهند نامه هاى افرادى را که در شرف خودکشى بوده اند مورد بررسى قرار دهند تا از این طریق بتوانند نامه هایى را که به طور جدى تهدید به خودکشى کرده اند (چه در عمل خود کشى کرده باشندو چه نکرده باشند) شناسایى و مشخص نمایند آیا آن ها توسط خود مقتول نوشته شده اند یا دیگران؟
بدین منظور، این نامه ها و نامه هاى معمولى را از ابعاد گوناگون، از جمله نسبت تعداد صفات، قیدها، افعال و اسامى به کار برده شده، مورد بررسى قرار مى دهند و به این نتیجه مى رسند که افرادى که قصد خود کشى دارند در نامه ها خود بیشتر از صفت و قید استفاده کرده اند تا فعل و اسم. علت بیشتر بودن نسبت صفت و قید به اسم و فعل این است که افرادى که دست به خود کشى مى زنند در یک بحران روحى، عاطفى و احساسى به سر مى برند و تعادل روحى خود را از دست داده اند و به همین خاطر در نوشتن و حرف زدن، بیشتر صفت و قید به کار مى برند تا اسم و فعل و از واژه هایى همچون بیچاره ترین، بى کس ترین، تنهاترین و بدبخت ترین زیاد استفاده مى کنند. بنابراین، از طریق تحلیل محتوا و بررسى و طبقه بندى جملات و قید و صفت ها و اسم و فعل ها مى توان فهمید که کدام نامه مربوط به افراد در شرف خودکشى است.

 

 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

nazarian |   1395/10/16 19:57:52   |
0     0
متن کامل است اما اشاره به این نکته خالی از لطف نیست : تعریف هایی که برای روش تحلیل محتوا مطرح هستند علی رغم تنوعشان ،در شرط های کلی تحلیل محتوا یعنی "عینیت"، "نظامندبودن" و "عمومیت" با هم توافق دارند. (خاکی،103)
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
دیدگاه کاربران

 

 

هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی
Web Analytics