مزایای مهارت حل مسئله  

مزایای استفاده از رویکرد مهارت حل مسأله

- تشخیص مشکلات ، علل و ارزیابی دقیق

- درخواست کمک از اعضاء تیم

- مصالحه (برای حل تعارض(

- آشنایی با مراکزی برای حل مشکلات

- تشخیص راه حل های مشترک برای جامعه و محیط کار

برخورداری از توانایی لازم برای حل موفقیت آمیز مسائل موجب  می شود تا اعتماد به نفس تان بیشتر شده و احساس ارزشمندی بیشتری پیدا کنید. ولی اگر فاقد مهارت های لازم برای حل مشکل باشید یا از روش های نامناسب و معیوب برای حل مسایل خود استفاده نمایید، در سازگاری با محیط اطرافتان دچار مشکل شده و بهداشت روانی شما تهدید خواهد شد. کسب مهارت حل مساله شما را قادر می سازد تا به طور سازنده با مشکلات زندگی برخورد کنید.

تفاوت مشکل و مسأله

 مشکل  مسأله ای است که تمام عوامل و متغییرهای مؤثر در آن برای ما مشخص نیست.

مسأله مشکل تعریف شده است . مسأله به آنچه گفته می شود که باید باشد و نیست و یا نباید باشد ولی هست .

مفاهیم کلیدی در حل مساله

- حل مساله منعکس کننده یک رویکرد مثبت نسبت به زندگی است و نقطه مقابل درماندگی محسوب می شود.

- حل مساله یک فرایند است نه نتیجه.

- حل مسئله یک فرایند تجویزی است که در موارد گسترده کاربرد دارد.

عده‌ای از افراد هنگامی که با مشکل یا مسئله‌ای روبرو می‌شوند، شروع به سرزنش خود یا دیگران می‌کنند. 

    معمولاً این افراد اعتقاد دارند که :

 -  انسان قوی در زندگی خود دچار مشکل نمی‌شود.

-  روبرو شدن با مشکلات نشان‌دهنده ضعف و ناتوانی است.

-  اگر انسان درست عمل کند، هیچ‌گاه در زندگی خود با مشکل روبرو نمی‌شود.

-  اگر مشکلی وجود دارد حتماً مقصری هم وجود دارد، باید مقصر را پیدا کرد و تنبیه کرد.

-  مشکلات یا بعضی از مشکل‌ها را نمی‌توان حل کرد.

- در زندگی باید سعی کرد که اصلاً مشکلی پیدا نکنی که در پی حل کردن آن باشی.

نیاز به مهارت حل مسئله

هر جا انسان هست، مسئله هم هست. اغلب مردم مسئله را یک نوع تهدید می‌دانند، درحالی‌که چنین نیست و درواقع حل مسائل ، عامل پویایی و رشد و توسعه و شکوفایی فرد خواهد شد.

دلایل نیز انسان به مهارت حل مسئله به شرح زیر است:

1. ارضای کنجکاوی: انسان ذاتاً جستجوگر است ومی‌خواهد تا حد امکان همه‌چیز را بداند واین حس کنجکاوی هیچ‌وقت به پایان نمی‌رسد و بی‌وقفه به کشف ناشناخته‌ها علاقه‌مند‌است. انسان می‌خواهد از ماهت اشیا، پدیده‌ها و ویژگی‌های آن‌ها سر دربیاورد و روابط آن‌ها را با یکدیگر کشف کند.

2. تنظیم ارتباطات: انسان، ازیک‌طرف با خالق خود ارتباط دارد و از طرفی دیگر با انسان‌ها و عالم طبیعت. به همین دلیل باید از عالم معنا آگاه باشد و باری زندگی در اجتماع، انسان و عالم طبیعت را بشناسد، مسئله مربوط به آن را حل کند؛یعنی با حل این مسائل شناخت لازم را بیابد و از نتایج آن بهره‌مند شود.

3. حل مجهولات: مجهولات بشر درزمینهٔ های مختلف، انسان‌ها را به حل آن‌ها ترغیب کرده و معلومات بشر را به‌ مرورزمان افزایش داده است. هرچه بر معلومات بشر افزوده می‌شود، ذهنش تواناتر شده و علاقه به حل مجهولات در او بیشتر می‌شود.