> مقالات موضوعی > موفقیت مالی و شغلی > دانش و سواد مالی خانواده > سواد مالی > مشاهده مقاله جهت ارسال به چند نفر، نام و ایمیل گیرندگان با کاما { ، } جدا شوند. نام فرستنده: * ایمیل فرستنده: نام گیرنده(گان): * ایمیل گیرنده(گان): * متن پیام: * کد امنیتی: کلید تبدیل شدن به یک باسواد مالی به عنوان آدمهای بزرگسال، بیشتر ما خواندن و نوشتن را بلدیم. ما دوره تلاش برای باسواد شدن را طی کردهایم. برای بیشتر بزرگسالان نوع دیگری از سواد وجود دارد که به شدت هم کمیاب است؛ سواد مالی! تقریبا هر فردی که از مدرسه فارغالتحصیل میشود، از نظر سواد مالی، یک بیسواد محسوب میشود. عضویت در تیم متفکران در طرح همراه با تیم اعتبار هدیه بگیرید و مشارکت کنید کلیک کنید... در طرح همگام با تیم با اعتبار هدیه، از خدمات ویژه استفاده کنید کلیک کنید... در طرح همیار با تیم در بازارکار حسابداری و مالی بدرخشید کلیک کنید... در طرح همکار با تیم خدمات مالی و حسابداری خود را معرفی کنید کلیک کنید... مدارس ما در آموزش خواندن، نوشتن و ریاضیات به خوبی عمل میکنند؛ اما در آماده ساختن افراد برای سروکار داشتن با پول، افتضاح هستند. تقریبا هر فردی که از مدرسه فارغ التحصیل میشود، از نظر سواد مالی، یک بیسواد محسوب میشود. اگر میخواهید ثروتمند شوید، باید از سطح قابل قبول از سواد مالی برخوردار باشید. . چنین امری، نیازمند سختکوشی، مطالعه بسیار و آزمون و خطا میشود اما با توجه به حاصلی که در پی دارد میتوان گفت که ارزشش را دارد. کلید تبدیل شدن به یک باسواد مالی این است که چهار اصل بنیادی سواد مالی را بدانید: 1) دارایی را بشناسید. بسیاری از مردم گمان میکنند که میدانند دارایی چیست. برای مثال، شما ممکن است فکر کنید که خانه یک دارایی است؛ اما نیست! حقیقت این است که دو تعریف برای دارایی وجود دارد. حسابداران تعریفی را به کار میبرند که باعث میشود افراد و شرکتها احساس ثروتمندتر بودن کنند و در نتیجه همچنان حسابداران را در استخدام خود نگه دارند. اما ثروتمندان، تعریف دیگری برای دارایی دارند که سادهتر است و با واقعیت نیز همخوانی بیشتری دارد. هر آنچه باعث سرازیر شدن پول به جیب شما میشود، دارایی است؛ و هرچه پول را از جیب شما خارج میسازد، دارایی نیست. 2) جریان نقدی در مقابل بازده سرمایه. بیشتر مردم برای بازده سرمایه اقدام به سرمایهگذاری میکنند اما ثروتمندان این کار را به هدف جریان نقدی انجام میدهند. خیلی سرراست باید گفت که سرمایهگذاری با هدف بازده سرمایه مانند قمار کردن است. شما پول خود را سرمایهگذاری میکنید و سپس امیدوار خواهید بود که قیمتها افزایش یابد. برای مثال: بیشتر مردم با این امید خانه میخرند که بتوانند آن را در آینده به بهای بیشتری به فروش برسانند. در این مدت آنها باید قسط های خانه و دیگر هزینهها را نیز بپردازند و پول از جیب آنها خارج میشود. مشکل این است که هنگامی که شما برای بازده سرمایه اقدام به سرمایهگذاری میکنید، کنترلی بر روی سرمایه خود و اینکه قیمتها بالا میرود یا پایین میآید ندارند و موضوع مهمتر این است که در صورت افزایش قیمتها و کسب سود، بازهم شما باید بالاترین نرخ مالیات را بپردازید. در مقابل، ثروتمندان برای جریان نقدی اقدام به سرمایهگذاری میکنند. برای مثال آنها با پول دیگران در املاک سرمایهگذاری میکنند و مستاجرهایی را مییابند که هزینههای آنها را بپردازند. سپس هر ماه اجارهها را جمع آوری میکنند. این میشود یک دارایی! حال اگر در این میان به ارزش سرمایه نیز افزوده شد، آن دیگر یک امتیاز اضافی خواهد بود. 3) تصمیمات مالی را خودتان بگیرید. هنگامی که در مورد دانش مالی خود اطمینان خاطر ندارید، به دیگران اجازه میدهید که برای شما تصمیمگیری کنند. اما ثروتمندان از جامعه پیروی نمیکنند. آنها روندها را ایجاد میکنند و زمانی که این روند به جریان اصلی سرمایهگذاری تبدیل شد، کنار میکشند. راز آنها چیست؟ آنها خودشان تصمیمات لازم را در مورد پول و مسایل مالی میگیرند و هوش مالی بالایی دارند. کلید اصلی برای ایجاد ثروتی هنگفت، برخورداری از دانش عمل کردن و برخورداری از توانایی تشخیص بهترین عمل است. این نوع از دانش تنها از طریق هوش مالی بهدست آمده از تحصیلات مالی بهدست میآید. 4) استفاده از بدهی و مالیات برای ثروتمندتر شدن. مشاور مالیتان به شما خواهد گفت که بدهی بد و مالیات نیز اجتنابناپذیر است. اما ثروتمندان میدانند که بدهی و مالیات میتوانند برای خلق ثروتی هنگفت به کار گرفته شوند. در مورد بدهیها باید گفت که دو نوع بدهی وجود دارد: بدهی خوب و بدهی بد! هنگامی که مشاور مالی شما میگوید از بدهی اجتناب کنید، منظورش اجتناب از بدهی بد است. بدهی بد به معنی قرضگرفتن پول برای خریدهای غیرسرمایهای میشود؛ مانند استفاده از کارتهای اعتباری برای خرید تلویزیون یا رفتن به تعطیلات و یا گرفتن وام برای خرید خانهای که قصد سکونت در آن را دارید. دور ماندن از چنین بدهیهایی، توصیه خوبی است؛ اما مشکل اینجاست که مشاور مالی در مورد بدهیهای خوب حرفی به شما نمیزند. بدهی خوب، نوعی از بدهی است که برای خرید دارایی مانند املاک که اجاره داده میشوند، به کار گرفته میشود. در مورد مالیاتها باید گفت که ثروتمندان میدانند که دولت مالیاتها را وضع میکند تا برخی از رفتارها و برخی از بخشها را مورد تشویق قرار دهد. اگر دولت بخواهد که شما خانه هایی با قیمت مناسب بسازید، برای این کار به شما معافیت مالیاتی تعلق خواهد گرفت. اگر دولت بخواهد که اشتغال افزایش یابد، برای استخدام بیشتر معافیتهای مالیاتی بیشتری را در نظر خواهد گرفت. حقیقت این است که بیشتر مزایایی مالیاتی برای یاری کارآفرینان و سرمایهگذاران وضع شده اند. استفاده کردن از بدهی خوب و ثروتمندتر شدن از طریق مالیاتها نیازمند هوش مالی بالایی است که هر کسی میتواند آن را از طریق آموزش و تمرین بهدست بیاورد. منبع کتاب سواد مالی- رابرت کیوساکی ثبت نام و عضویت میز کار لینک های مفید خدمات حَسمان ارتقاء سواد مالی در حَسمان خدمات ویژه حسابداران ارتقاء حرفه ای در حَسمان خدمات ویژه مدیران طرح پویش سواد اندوزی مالی دوره های آموزشی lms عضویت ویژه حسمان مشارکت و دعوت از دوستان همیار با تو همیار دانش آموز طرح پویش سواد اندوزی مالی آموزش سواد مالی مقدماتی نبض بازار دیده بان بازار هوای بازار دوره آموزشی بهینه نگر همیار شغلی حسابدار دیکشنری تخصصی حسابداری ثبت رزومه دوره های آموزشی توسعه نگر طرح توانمند سازی ایستگاه خبر حسابداری مدار خبر کار و دانش ثبت آگهی استخدام دوره های آموزشی مدیران همیار دانش آموز طرح پویش سواد اندوزی دوره های آموزشی همراه با تیم همراه با تیم همراه با تیم مقاله های مرتبطضرورت نیاز استفاده از نرم افزار حسابداریپول دارها برای پول کار نمی کنند رابطه سواد مالی و مالی شخصی را بدانیم.نیاز ما به افزایش سواد مالی و تاثیر اطرافیانسواد مالی، ابعاد و ابزار سنجش آن غلامرضا شیبانی دهج | 1394/12/09 23:46:30 | 9 0 با سلام و عرض ادب در اوضا ع اقتصادی فعلا به نظر می رسد فعالیت در زمینه دلالی ( چرخه توزیع )مخصوصا در حوزه مواد غذایی ( مایحتاج مردم ) توجیه دارد یا در فعالیت هایی که نیازی به سرمایه گذاری با حجم بالایی ندارد ولی امید است در آینده نزدیک ابتدا بخش تولید و صنعت شکوفا شود و از طرف دیگر ما مطالبی مانند مدیریت هزینه ، میل به پس انداز را به فرزندانمان آموزش دهیم . پاسخ دیدگاه کاربران نام: پست الکترونیک: * متن: * کد امنیتی: * ناهید مرادبیکی | 1395/01/10 10:33:59 | 5 0 باسلام مطالب جالبی بود لطفا از این دسته مطالب بیشتر در سایت بگذارید باتشکر پاسخ دیدگاه کاربران نام: پست الکترونیک: * متن: * کد امنیتی: * سادات حسینی | 1395/01/14 00:51:48 | 7 0 آموزش کودکان در مورد پول بسیار ضروری است و دانشی است که در زندگی آینده به آن نیاز جدی دارند. پس چرا هر چه زودتر این آموزشها را شروع نکنیم و فرصتهایی را پیش نیاوریم که به فرزندان خویش نشان دهیم که ارزش پول چیست و چگونه باید آن را مدیریت کنند؟ در این برهه از زمان که رکود اقتصادی سراسر جهان را در بر گرفته ما بیش از هر زمان دیگری نیاز داریم به فرزندانمان بیاموزیم با پولی که به دست میآورند چه باید بکنند، چگونه آن را به شکل صحیح پسانداز کنند و چیزهایی را که در مورد مدیریت مالی و بودجه گذاری لازم است بدانند به آنها آموزش دهیم و فرزندان خویش را با دانش پولی صحیح مهیای زندگی و آینده کنیم. تعداد کودکان با سواد مالی در سراسر دنیا بسیار اندک است. کودکان معمولا تا حدود سن 16-17 سالگی به خوبی با این مفاهیم مالی آشنایی ندارند و این بدان معناست که سالهای بسیاری را که مناسب آموزش بوده از دست دادهاند. پس باید فرزندانمان از همان سنین پیش از دبستان تحت آموزش های مالی قرار بگیرند و سواد مالی به عنوان یک مهارت زندگی پیش از سواد خواندن به آنها تعلیم داده شود. پاسخ دیدگاه کاربران نام: پست الکترونیک: * متن: * کد امنیتی: * نازنین حشمتی | 1395/04/03 20:50:50 | 3 0 سواد مالی یک سواد اجرایی است. سواد تئوریک و با کاربردهای دانشگاهی نیست و البته که سواد مالی موشک هوا کردن هم نیست و نیاز به تحصیلات دانشگاهی ندارد. بسیاری از کسانی که از سواد به معنای عمومی آن بهرهای نبردهاند، بهتر از بسیاری از تحصیل کرده ها با پول رفتار میکنند و با آن کنار میآیند. برخی ها ذاتا سواد مالی خوبی دارند و اتفاقا شاید خیلی از تئوری ها از روی عملکرد خوب آنها نوشته شده است و توصیه من این است که اگر از این افردا خود ساخته مالی در قوم و خویش و آشنایان دارید به سراغ آنها بروید و درس یاد بگیرید. هر چند با توجه به اینکه روی این موضوع خیلی کار شده، یک سری اصول به دست آمده که می تواند روابط ما را با پول درست کرده و اصلاح کند. پاسخ دیدگاه کاربران نام: پست الکترونیک: * متن: * کد امنیتی: * رمضان دهقان نیری | 1395/09/08 12:09:14 | 0 0 من فکر میکنم آموزش سواد مالی برای کودکان و حتی بزرگسالان ضروری است ولی مهمتر از آن باید افراد با سواد ودانش مالی و سیاسی بسیار بالا در راس حکومت و جود داشت باشندو منافع ملی و سیاستهای درست اقتصادی سرلوحه کارشان باشد تا سایر افراد جامعه با اتکاء به اینکه سیاستهای مالی و پولی حکومت درست است و مبنای اقتصادی صحیحی دارد بتوانند امور مالی و مسائل جاری خود را با پیش بینی های درست مدیریت کنند در غیر اینصورت رانت ،فساد و وابستگی به مراکز تصمیم سازی جهت سو استفاده های مالی .... جای خود را با یک اقتصاد پویا که افراد با دانش و سواد مالی خوب بتوانند در رستای پیشبرد منافع اقتصادی خود و جامعه تلاش کنند عوض خواهد کرد . پاسخ دیدگاه کاربران نام: پست الکترونیک: * متن: * کد امنیتی: * دیدگاه کاربران نام: پست الکترونیک: * متن: * کد امنیتی: *